کاتب. امیر علیشیر نوایی نویسد: از جملۀ کاتبان بی نظیر مسلم است و جمیع خطوط را از غبار و ثلث و غیرهما به یک قلم مینویسد در غایت خوبی و زیبایی، و کسی بسیار خوش صحبت است و بسیار اشعار استادان یاد دارد. سلطان صاحب قران او را از تبریز به اسطنبول آورده است.وی کاتب معتبر شاه اسماعیل صوفی بوده و اکنون (در زمان میر علیشیر) کاتب سلطان روم است ولیکن چون فضایل اعتباری ندارد او نیز اعتباری ندارد و معیشت بسهولت نمیگذراند. شعر نیکو میگوید و این شعر از اوست: چه شد ای بیوفا کز ما نکردی یاد بگذشتی چراغ عیش ما کشتی، روان چون باد بگذشتی. (از مجالس النفائس چ حکمت ص 393)
کاتب. امیر علیشیر نوایی نویسد: از جملۀ کاتبان بی نظیر مسلم است و جمیع خطوط را از غبار و ثلث و غیرهما به یک قلم مینویسد در غایت خوبی و زیبایی، و کسی بسیار خوش صحبت است و بسیار اشعار استادان یاد دارد. سلطان صاحب قران او را از تبریز به اسطنبول آورده است.وی کاتب معتبر شاه اسماعیل صوفی بوده و اکنون (در زمان میر علیشیر) کاتب سلطان روم است ولیکن چون فضایل اعتباری ندارد او نیز اعتباری ندارد و معیشت بسهولت نمیگذراند. شعر نیکو میگوید و این شعر از اوست: چه شد ای بیوفا کز ما نکردی یاد بگذشتی چراغ عیش ما کشتی، روان چون باد بگذشتی. (از مجالس النفائس چ حکمت ص 393)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 47 هزارگزی جنوب مراغه و شش هزارگزی خاور شوسۀ مراغه به میاندوآب قرار دارد. جلگه ای و معتدل و دارای 46 تن سکنه است. آب آنجااز رود خانه لیلدن و محصول عمده اش غلات، چغندر، نخودو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 47 هزارگزی جنوب مراغه و شش هزارگزی خاور شوسۀ مراغه به میاندوآب قرار دارد. جلگه ای و معتدل و دارای 46 تن سکنه است. آب آنجااز رود خانه لیلدن و محصول عمده اش غلات، چغندر، نخودو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
فتح الله. از شعرای قرن هشتم هجری و برادر حمدالله مستوفی است. حمدالله مستوفی گوید: فخرالدین فتح الله برادرم غزلیات نیکو دارد، و در مجابات اوحدی گفته: صد گره باز بر آن زلف معنبر زده بود عالمی را چو سر زلف به هم برزده بود در چمن گشت چمان ساغری از باده به دست متمائل شده گویی دو سه ساغر زده بود لونی از غالیه بر برگ سمن ساخته بود نقطه بر روی از آن خال معنبر زده بود عرصۀ باغ ز انواع ریاحین خود را ازبرای قدمش بر زر و زیور زده بود غمزه اش قصد دل خلق خدا کرده و فتح بهر او بر دل خود ناوک خنجر زده بود. (از تاریخ گزیده صص 828 -829)
فتح الله. از شعرای قرن هشتم هجری و برادر حمدالله مستوفی است. حمدالله مستوفی گوید: فخرالدین فتح الله برادرم غزلیات نیکو دارد، و در مجابات اوحدی گفته: صد گره باز بر آن زلف معنبر زده بود عالمی را چو سر زلف به هم برزده بود در چمن گشت چمان ساغری از باده به دست متمائل شده گویی دو سه ساغر زده بود لونی از غالیه بر برگ سمن ساخته بود نقطه بر روی از آن خال معنبر زده بود عرصۀ باغ ز انواع ریاحین خود را ازبرای قدمش بر زر و زیور زده بود غمزه اش قصد دل خلق خدا کرده و فتح بهر او بر دل خود ناوک خنجر زده بود. (از تاریخ گزیده صص 828 -829)
دهی است از دهستان قوری چای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 45500 گزی باختر قره آغاج و 34 هزارگزی خاور راه شوسۀ مراغه به میاندوآب قرار دارد. جایی کوهستانی، معتدل و دارای 150 تن سکنه است. آب آنجا ازچشمه تأمین میشود و محصول عمده اش غلات، نخود، بزرک، و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان قوری چای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 45500 گزی باختر قره آغاج و 34 هزارگزی خاور راه شوسۀ مراغه به میاندوآب قرار دارد. جایی کوهستانی، معتدل و دارای 150 تن سکنه است. آب آنجا ازچشمه تأمین میشود و محصول عمده اش غلات، نخود، بزرک، و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنها جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شیبانی، فتح الله خان، فرزند محمد کاظم، مکنی به ابوالنصر. در سال 1241 هجری قمری / 1825 میلادی متولد شد و بخ سال 1308 هجری قمری / 1890 میلادی درگذشت. وی از شاعران توانای دورۀ بازگشت است. خاندانش در کارهای لشکری و دیوانی عهد قاجاری تصرف و دخالت داشتند. و او خود در جوانی در خدمت محمدشاه درآمد و به ستایش او و پسرش ناصرالدین شاه و فرزندان پادشاه اخیر پرداخت. وی در نظم و نثر هر دو دست داشت واز آثار خود مجموعه هایی بنام درج درر، گنج گهر، زبده الاّثار، فتح و ظفر، مسعودنامه، تنگ شکر، شرف الملوک، کامرانیه، یوسفیه، خطاب فرخ، مقالات سه گانه، فواکه السحر، جواهر مخزون، لاّلی مکنون، و نصایح منظومه ترتیب داد. مهارتش بیشتر در نظم قصاید به روش شاعران قدیم خاصه شاعران قرن پنجم هجری است. برگزیده ای از آثار منظومش در سال 1308 هجری قمری / 1890 میلادی در استانبول با مقدمه ای از اسماعیل نصیری قراجه داغی در شرح حال شاعر و آثار او به طبع رسیده. ’درج درر’ نیز جداگانه چاپ شده است. (از گنج سخن تألیف صفا ج 3 ص 240)
شیبانی، فتح الله خان، فرزند محمد کاظم، مکنی به ابوالنصر. در سال 1241 هجری قمری / 1825 میلادی متولد شد و بخ سال 1308 هجری قمری / 1890 میلادی درگذشت. وی از شاعران توانای دورۀ بازگشت است. خاندانش در کارهای لشکری و دیوانی عهد قاجاری تصرف و دخالت داشتند. و او خود در جوانی در خدمت محمدشاه درآمد و به ستایش او و پسرش ناصرالدین شاه و فرزندان پادشاه اخیر پرداخت. وی در نظم و نثر هر دو دست داشت واز آثار خود مجموعه هایی بنام دُرج درر، گنج گهر، زبده الاَّثار، فتح و ظفر، مسعودنامه، تنگ شکر، شرف الملوک، کامرانیه، یوسفیه، خطاب فرخ، مقالات سه گانه، فواکه السحر، جواهر مخزون، لاَّلی مکنون، و نصایح منظومه ترتیب داد. مهارتش بیشتر در نظم قصاید به روش شاعران قدیم خاصه شاعران قرن پنجم هجری است. برگزیده ای از آثار منظومش در سال 1308 هجری قمری / 1890 میلادی در استانبول با مقدمه ای از اسماعیل نصیری قراجه داغی در شرح حال شاعر و آثار او به طبع رسیده. ’درج درر’ نیز جداگانه چاپ شده است. (از گنج سخن تألیف صفا ج 3 ص 240)
شیرازی، حکیم. در حکمت و معرفت صاحب پایگاه، معاصر و مجالس اکبرشاه و دوست فیضی دکنی بود و در هندوستان درگذشت. این رباعی از اوست: می از خم معرفت چشیدن مشکل وز هستی خویشتن بریدن مشکل تحقیق نکات اهل عرفان آسان اما به حقیقتش رسیدن مشکل. (از ریاض العارفین رضاقلی هدایت ص 227)
شیرازی، حکیم. در حکمت و معرفت صاحب پایگاه، معاصر و مجالس اکبرشاه و دوست فیضی دکنی بود و در هندوستان درگذشت. این رباعی از اوست: می از خم معرفت چشیدن مشکل وز هستی خویشتن بریدن مشکل تحقیق نکات اهل عرفان آسان اما به حقیقتش رسیدن مشکل. (از ریاض العارفین رضاقلی هدایت ص 227)
ابن محمود بن محمد العمری الانصاری البیلونی. از ادبای حلب بود. در سال 977 هجری قمری متولد شد و در سال 1070 درگذشت. از او یک دیوان بر تفسیر بیضاوی و رسالۀ دیگری بنام مجامیع به جا مانده است. (از اعلام زرکلی ص 765) از شعرای قرن نهم هجری و معاصر میر علیشیر نوایی است. نوایی آرد: مولانا فتح الله جوانی است که طبعش در معما خوبست. (از مجالس النفائس چ حکمت ص 252) کاشی. صاحب تفسیر منهج الصادقین وشرح نهج البلاغه، از شاگردان علی بن حسن زواره ای فقیه و مفسر عهد صفوی است. (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 303)
ابن محمود بن محمد العمری الانصاری البیلونی. از ادبای حلب بود. در سال 977 هجری قمری متولد شد و در سال 1070 درگذشت. از او یک دیوان بر تفسیر بیضاوی و رسالۀ دیگری بنام مجامیع به جا مانده است. (از اعلام زرکلی ص 765) از شعرای قرن نهم هجری و معاصر میر علیشیر نوایی است. نوایی آرد: مولانا فتح الله جوانی است که طبعش در معما خوبست. (از مجالس النفائس چ حکمت ص 252) کاشی. صاحب تفسیر منهج الصادقین وشرح نهج البلاغه، از شاگردان علی بن حسن زواره ای فقیه و مفسر عهد صفوی است. (از سبک شناسی بهار ج 3 ص 303)
ابن محمد بن درویش الحویزی. مورخ ادیب امامی. نسبتش به حویزه است که در میان بصره و خوزستان است. او راست: 1- کتاب الرجال که دو مجلد بزرگ است در تراجم. 2- الغایه، در منطق و کلام. 3- الصفوه، در اصول. 4- تذکرهالعنوان، در نحو و منطق و عروض. 5- شرح تشریح الافلاک للبهائی. 6- تفسیر. 7- تاریخ کبیر. 8- دیوان شعر. 9- رساله ای در علم حساب.. و رجوع به روضات الجنات چ سنگی ص 511 شود ابن شمس الدین جوینی (صاحب دیوان). وی یکی از چهار فرزند صاحب دیوان بود که به امر ارغون خان مدتی پس از قتل پدرش به سال 683 ه. ق. به قتل رسید. رجوع به ’از سعدی تاجامی’ تألیف ادوارد براون ترجمه حکمت ص 32 شود
ابن محمد بن درویش الحویزی. مورخ ادیب امامی. نسبتش به حویزه است که در میان بصره و خوزستان است. او راست: 1- کتاب الرجال که دو مجلد بزرگ است در تراجم. 2- الغایه، در منطق و کلام. 3- الصفوه، در اصول. 4- تذکرهالعنوان، در نحو و منطق و عروض. 5- شرح تشریح الافلاک للبهائی. 6- تفسیر. 7- تاریخ کبیر. 8- دیوان شعر. 9- رساله ای در علم حساب.. و رجوع به روضات الجنات چ سنگی ص 511 شود ابن شمس الدین جوینی (صاحب دیوان). وی یکی از چهار فرزند صاحب دیوان بود که به امر ارغون خان مدتی پس از قتل پدرش به سال 683 هَ. ق. به قتل رسید. رجوع به ’از سعدی تاجامی’ تألیف ادوارد براون ترجمه حکمت ص 32 شود
حضرت عیسی. (غیاث اللغات) (آنندراج). لقب عیسی پیغامبر. روح. رجوع به ’عیسی’ و ’روح’ در این لغت نامه شود: در اثر خوانده ام که روح اﷲ شد بصحرا برون شبی، ناگاه. سنایی. نه روح اﷲ در این دیر است چون شد چنین دجال فعل این دیر مینا. خاقانی. من چو روح اﷲ شده بر آسمان وآن شده همچون جمادی در زمین. خاقانی ابن عبدالله قزوینی (متوفی بسال 541 ه. ق) او راست: شمس المنیر الاعظم فی اسماء البدر المسیر المعظم. (کشف الظنون چ استانبول ج 2 ستون 1062) قاضی، شهاب الدین. وی قاضی جمشکزک بود. او راست: منظومه ای فارسی موسوم به زهرهالادب در لغت
حضرت عیسی. (غیاث اللغات) (آنندراج). لقب عیسی پیغامبر. روح. رجوع به ’عیسی’ و ’روح’ در این لغت نامه شود: در اثر خوانده ام که روح اﷲ شد بصحرا برون شبی، ناگاه. سنایی. نه روح اﷲ در این دیر است چون شد چنین دجال فعل این دیر مینا. خاقانی. من چو روح اﷲ شده بر آسمان وآن شده همچون جمادی در زمین. خاقانی ابن عبدالله قزوینی (متوفی بسال 541 هَ. ق) او راست: شمس المنیر الاعظم فی اسماء البدر المسیر المعظم. (کشف الظنون چ استانبول ج 2 ستون 1062) قاضی، شهاب الدین. وی قاضی جمشکزک بود. او راست: منظومه ای فارسی موسوم به زهرهالادب در لغت
ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 12هزارگزی جنوب شرقی مرزبانی و یک هزارگزی گندآباد. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 12هزارگزی جنوب شرقی مرزبانی و یک هزارگزی گندآباد. سکنۀ آن 45 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ابن احمد، معروف به ابن القاب رومی (950 هجری قمری / 1543 میلادی - 1020 هجری قمری / 1611 میلادی). فاضلی از قضاه است که او را بتازی آثار منظوم است. اصلاً ترک بود ولی در ادب عربی وارد و گوینده ای فصیح بود. مدتی در حلب و سپس در شام قاضی بود. (از اعلام زرکلی از خلاصه الاثر)
ابن احمد، معروف به ابن القاب رومی (950 هجری قمری / 1543 میلادی - 1020 هجری قمری / 1611 میلادی). فاضلی از قضاه است که او را بتازی آثار منظوم است. اصلاً ترک بود ولی در ادب عربی وارد و گوینده ای فصیح بود. مدتی در حلب و سپس در شام قاضی بود. (از اعلام زرکلی از خلاصه الاثر)
تبریزی. طبیب معروفی است که در دربار تیمور بوده و در آخرین بیماری او که منجر به مرگش گردید در معالجۀ او کوشش و حذاقت بسیار نموده است. (نقل با تصرف از تاریخ ادبی ایران ادوارد برون ترجمه علی اصغر حکمت ج 3 ص 232)
تبریزی. طبیب معروفی است که در دربار تیمور بوده و در آخرین بیماری او که منجر به مرگش گردید در معالجۀ او کوشش و حذاقت بسیار نموده است. (نقل با تصرف از تاریخ ادبی ایران ادوارد برون ترجمه علی اصغر حکمت ج 3 ص 232)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، که در 47 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند قرار دارد. دامنه ای و معتدل و دارای 22 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، که در 47 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند قرار دارد. دامنه ای و معتدل و دارای 22 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ابن شیخ مظفرالدین علی، معروف به شیخ فتح الله. از شعرای قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری. وی از مادر، فرزند مولانا جلال الدین دوانی است. در جوانی کسب فضایل و کمالات حکمی و شعری نموده و طبع شعرش بغایت نیکو بود. در ایام طاعون در بورسه به سال 920 هجری قمری درگذشته است. مولانا ماتمی شیخ فتح را در خواب دید و از او احوال آخرت پرسید. او در جواب این بیت گلشن راز را گفت: چو ممکن گرد امکان برفشاند بجز واجب دگر چیزی نماند. (از مجالس النفائس نوایی ص 389)
ابن شیخ مظفرالدین علی، معروف به شیخ فتح الله. از شعرای قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری. وی از مادر، فرزند مولانا جلال الدین دوانی است. در جوانی کسب فضایل و کمالات حکمی و شعری نموده و طبع شعرش بغایت نیکو بود. در ایام طاعون در بورسه به سال 920 هجری قمری درگذشته است. مولانا ماتمی شیخ فتح را در خواب دید و از او احوال آخرت پرسید. او در جواب این بیت گلشن راز را گفت: چو ممکن گرد امکان برفشاند بجز واجب دگر چیزی نماند. (از مجالس النفائس نوایی ص 389)